آیا ممکن است «غار اصحاب کهف» تمام یا بعضی از خواص «سیاهچاله» را

آیا ممکن است «غار اصحاب کهف» تمام یا بعضی از خواص «سیاهچاله» را داشته است؟

فضای اطراف یک سیاه چاله با فضای دور تر از آن و نیز با فضای اطراف یک جرم کوچک مثل زمین بسیار متفاوت دارد این تفاوت ویژگیهای خاصی را نیز برای سیاه چاله ایجاد می کند. برای مثال باید گفت چیزی که امروزه فیزیکدانان از آن به عنوان افق رویداد سیاه چاله نام می برند همان تفاوت فضا زمانی اطراف یک حفره ی سیاه است. در توضیح افق رویداد سیاه چاله هم باید گفت فضایی در اطراف سیاه چاله است که فضا و زمان در دوسری آن بطور فاحشی متفاوت هست.
حال با توجه به این توضیحات می توان ایجاد حفره های عمیتاً فضایی در اطراف سیاه چاله ها را توضیح داد چون حفره فضایی در اثر کشیدگی بیش از اندازه ایجاد و می شود این کشیدگی را نیروی گرانش سیاه چاله فراهم می آورد. حال در زیر این پدیده را بطور کامل تر توضیح می دهیم:

برای خواندن ادامه متن بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

با پایان یافتن عمر یک ستاره هنگامی که این ستاره با یک انفجار ابر نو اختری بزرگ مواجه می شود و مداد سنگین به طرف مرکز رانده شده و شدیداً متراکم می شوند. نیروی گرانشی فوق العاده قوی ایجاد می شود و مقداری از گازهای رانده شده دوباره جذب می شود. این گازها در اثر نیروی گرانش شدید سیاه چاله ی ایجاد شده شدیداً بر گردش در می آید در کنار این خود سیاه چاله نیز به دوران در می آید. این دوران بسیار سریع( یا بسیار کند) موجب می شود نیروی مرکز گرای کشنده به طرف قطب های سیاه چاله متمرکز شود. تشعشعاتی که از سیاه چاله ها به بیرون گسیل می شود همیشه با یک شدت در یک فرکانس مشخص نیستند زیرا که اغلب انها در کنار جاذبه ی شدید نیروهای فرعی بسیاری را نیز ایجاد می کنند و یا اینکه این نیرو ها از خارج بر انها تحمیل می شود.



با عنایت به توصیفات بالا مبنی بر شناختن بیشتر حفره ها ی سیاه چندین مطلب راجع به این گودالها قابل بیان و بررسی است:
1. اینکه این حفره ها همه چیز را و حتی نور را در خود جذب می کنند و در آن جا سیاهی مطلق حکمفرماست.
2. تا هنگامی که انسان درون این حفره ها وجود داشته باشد زمان برای او معنایی ندارد و در اصل عمری جاودانه دارد.
3. هر شی و یا هر موجودی که در این حفره ها قرار گیرد حالتی چند بعدی به خود می گیرد بدان صورت که پاها و دستها و صورت کشیده شده وغیر معمول و وحشت انگیز به نظر می رسند.
4. این حفره ها میدانهایی در اطراف خود دارند که با ورود به این میدانها نیروی جاذبه بی نهایت شده و تمامی اعمال فوق بر انسان یا شی موجود در آن عمال می شود.
حال بیان زیبای این مسائل دقیق علمی توسط قرآن کریم در بیان داستان اصحاب کهف:
خداوند تعالی در قرآن کریم سوره ی کهف آیه ی 17 و 18 می فرماید:
« آفتاب را چنان می دیدی که در هنگام طلوع از غارشان به طرف راست متمایل می گردید و در هنگام غروب از آن به طرف چپ دور می شد( الله اکبر!) و آنان در پهنه ی غار قرار داشتند و این یکی از آیات الهی است هر که را خدا هدایت کند راه یافته است و هر که را گمراه کند هرگز برای او دوستی که به راه کمال هدایتش کند نخواهی یافت» « می پنداشتی که بیدارند در حالیکه به خوابی عمیق فرو رفته بودند. به راست و چپشان می گرداندیم در حالیکه سگشان دو بازوی خود را در آستانه غار گشوده بود.اگر بر وضعشان آگاهی می یافتی در حال فرار و آکنده از ترس باز می گشتی» خداوند در آیه ی 25 نیز مدت خواب این افراد را سیصد سال ( به حساب عجم) و سپس می گوید بعضی نیز نه سال بر او افزودند( به حساب عرب)



خداوند در آیه ی 17 می فرماید این طلوع و غروب خورشید که از راست و چپ آنان به صورت متمایل می گذشت از آیات الهی است و سری در آن نهفته است حال آن سر چیست؟ همانطور که در مورد 1 اشاره شد نور در حفره ها ی سیاه جذب می شود و روشنایی قادر به نفوذ در آن جا نیست از همین رو خداوند در این آیه فرمود که آفتاب در هنگام طلوع و غروب بر روی غار نور نمی افکند بلکه نور از راست و چپ آن متمایل می گشت.( الله اکبر)
در آیه ی 18 چند نکته مربوط به این موضوع علمی پدیدار می گردد. اول اینکه به علت گرانش شدید این حفره ها شکل انسان در آن بصورت خمیده و شکسته به نظر می رسد و حالتی غیر معمول دارد و خداوند این موضوع را در آیه 18 بدین صورت بیان می دارد: « اگر بر وضعشان آگاهی می یافتی در حال فرار و آکنده از ترس باز می گشتی» زیرا مردان کهف با دخول به سیاه چالها تحت جاذبه و گرانش شدید آن جا حالت و شکلی غیر معمول به خود گرفته بودند بدان حد که افراد با دیدن آنها وحشت می کردند.( مورد3)
در آیه ی 25 بیان می شود که این افراد به مدت سیصد سال در غار خفته بودند و این موضوع نیز با ویژگی های سیاه چالها مبنی بر اینکه زمان در آنها معنا ندارند امریست معمول و معقول.( مورد 2)»



پایان نقل کامنت سلیمان رضائی. طبق گفت و گوی اس ام اسی ی بنده و سلیمان، تمام یا اکثر آنچه سلیمان می گوید، سخنان دکتر فریدون صحافی، دکتر جراح زیبائی و جراح قلب ساکن واشنگتن است. سخنان ایشان در تلویزیون ماهواره ای، و گفت و گوی ایمیلی ی ایشان با سلیمان رضائی. طبق سلیمان، دکتر صحافی منابع update هم معرفی کرده است.



خُب. اصل آیات 17 و 18 و 25 سوره ی کهف:

و تری الشمس إذا طلعت تزاورعن کهفهم ذات الیمین و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال و هم فی فجوة منه ذالک من آیات الله من یهد الله فهو المهتد و من یضلل فلن تجد له ولیا مرشدا (17)

و تحسبهم ایقاضاً و هم رقودٌ و نقلبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم باسطٌ ذراعیه بالوصید لواطلعت علیهم لولیت منهم فراراً و لملئت منهم رعباً (18)

و لبثوا فی کهفهم ثلاث مائة سنین وازدادوا تسعاً (25)



معرفی ی مدخل «سیاهچاله» در ویکیپدیا:

http://en.wikipedia.org/wiki/Black_hole



آیا وسوسه نمی شوید به «نظریه»ی فریدون صحافی فکر کنید؟ وسوسه نمی شوید بروید تحقیق کنید؟

مقاله ی ویکیپدیا را خوب بخوانید. آیات 17 و 18 کهف را با نگاه جدید بخوانید. خوب تحقیق کنید. اگر شمای مسلمان، پس از خوب خواندنها و خوب و جامع تحقیق کردنها، رسیدید به این که نظریه ی فریدون صحافیقطعاً لغو/غلط یا احتمالاً لغو/غلط است، البته شجاعانه بگوئید! اگر شمای غیر مسلمان، پس از خوب خواندنها و خوب و جامع تحقیق کردنها، رسیدید به این که نظریه ی فریدون صحافی قطعاً درست یا احتمالاً درست است، البته شجاعانه بگوئید
با تشکر از محقق عزیز اقای سیدعباس سیدمحمدی که این مطلب زیبای اقای دکترفریدون صحافی رو در اینترنت گذاشتید.اجر شما با جد پاک و مطهرتان
نظرات 3 + ارسال نظر
علی ایزدیار جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.e-kh.blogsky.com

راستش نمی خوام بحث قمه زنی بین ما اختلاف بیندازد و سر تیز قمه میان رفاقت ما قرار بگیره ... شاید هم تو درست میگه ... حالا من بیشتر تحقیق می کنم ... راستی ممنون که باز هم به وبلاگم میای و نظر میدی...

سلام علی جان.هیچ اختلافی در بحث قمه زنی پیش نمیاد نگران مباش.تا اونجایی که مطالعات من بوده در هیچکدوم از کتب علمای اهل سنت منعی نشده و در کتب شیعه هم مکررا مستحب بودنش اومده.99% ایات عظمی هم موافقت خودشون رو کتبا گفتن که اسنادش موجود هست.حالا اگر از نظر سیاسی کسی میاد و میگه خوب نیست منم مخالف نیستم.قمه زن میتونه تو خلوت خودش اینکار رو کنه تا نگن اسیب اجتماعی و.... در کتب اقایان وهابی اومده بارها که حرام است و حتی احادیث و روایات جعلی رو هم از قول ائمه س گفتن.برخی از این روایات بین ما هم رسوخ کرده ولی ادم با تحقیق میفهمه که صحت نداره.من تا 2/3 روز دیگه سند جالبی رو برات میارم .همیشه دوست عزیز من بودی و هستی و خواهی بود و اینها نهایت تضاد ایدئو لوزی ما هست که 0/000000001 به دوستی ما لطمه ای نمیزنه.
یا حق

روشنگر چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:54 ب.ظ

در باره پیوند غار اصحاب کهف با سیاه چاله نکته زیر را جهت تفکر عرض می کتم :
به علت نیروی جاذبه شدید سیاهچاله . در لحظه پدید آمدن سیاهچاله در محل غار فرضی تمام جرم موجود در اطراف آن شامل کل کره زمین ماه و منظومه شمسی و سایر اجرام سماوی نزدیک به آن به داخل سیاهچاله کشیده شده وچیزی از اصحاب کهف و من و شما باقی نمی ماند .

به علت افزایش نمایی شدت جاذبه به سمت افق رویداد ( مرز سیاهچاله ) هر چیزی به آن سمت کشیده شود به سرعت متسع شده و از هم می گسلد و این گسستن تا حدی است که جرم تا ذرات کوچکتر از اتم فوپاشیده و شروع به تابش می کند ولی به علت جاذبه قدرتمند سیاهچاله تنها پرتو های قدرتمند تر ایکس میتوانند به بیرون فرار کنند .

در باره پاسخی که در باره قمه داده اید :
از نظر عقل سلیم آسیب زدن به خود چه با قمه چه با آلات دیگر حرکتی آزار طلبانه و بیمار گونه است که به شکل قاطعی از آن دفاع کرده اید!‌

نگاه ساده انگارانه شما که طبعا ریشه در تفکر سطحی نگر دینی دارد باعث شده تا برداشت کودکانه خود از داستانهای قران و مفاهیم علمی مخلوط کرده و چنین مقاله ای را ارایه دهید .

بزرگی می گفت ، برای تخریب بهترین راه بد دفاع کردن است .

لطفا برای حفظ حرمت دین ، در حوضه هایی که کم اطلاعید وارد نشوید.

در مورد سیاهچاله عقل زمینی شما قد نمیده به علم الهی
در مورد قمه هم همین نکته بس که ابراهیم خلیل الله(س) در صحرای نینوا از قصد و به ارتده الهی بر زمین خورد و سرش شکست و خدا گفت باید اینگونه میشد در این مکان.

روشنگر جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:54 ب.ظ

در مورد سیاهچاله پاسخی در حد آگاهی خود دادم که مستدل و قابل سنجش است بر اساس علم انسانی .
علی رغم متن بلند بالایی که در وبلاگ درج کرده اید حتی یک خط استدلال در رد ایرادات ارایه شده درپاسخ من ننوشته اید و در عوض لحن شما به گونه ای است که انگار در این عالم شما از علم الهی بهره مندید.
البته بخیل نیستم و خوشحال خواهم شد اگر فردی از این علم بهره مند باشد و در هر حال امیدوارم خدا شما را مورد محبت خویش قرار داده و نخوت و خود بزرگ بینی و خود بزرگ پنداری را از شما زدوده و خشوع عطا کند .

در باره شکسته شدن سر حضرت ابراهیم (س) در اثر حادثه باید عرض کنم که عقل زمینی من هنوز نتوانسته توجیه آسیب به خود را در نقل قولی که فرمودید بیابد .
خوشحال میشوم به عنوان یکی از چشمه های جوشان علم الهی مرا راهنمایی بفرمایید.

سلام
پاسخ شما کاملا علمی بود و جواب من کاملا عرفانی.تمام کائنات زیر سلطه علم لا یتناهی الهی هستند و بشر زمینی عقل و درکش تا حدی میتونه بسنجه این علوم رو.حتی دکتران علوم فضا وو متا فیزیک به جایی میرسن که میگن در عین نظم و بی نظمی کائنات یه فرمولهایی هست که ما نمیدونیم و عاجز شدیم.پس هرگز با عقل زمینی نمیتونید به اسرار غیب آگاه بشید.اگر واقعا انقدر عاشق علوم الهی هستید چنگ بزنید به دامان اهل بیت و خداوند.ان شاء الله هر کسی که با خلوص نیت وارد این جرگه معرفت بشه از اسرار الهی به اذن الله مطلع میشه.مطمئن باشید اگر کسی نخوت و خود بزرگ بینی داشته باشه وارد این جرگه الهی نمیتونه بشه.بنده هیچ ادعایی ندارم هر چه هست لطف و کرم خدای متعال و اهل بیت سلام الله هست.چند تا نصیحت برادرانه میکنم ان شاء الله استفاده کنید:1- هرگز با عقل زمینی علم الهی رو زیر سوال نبرید.2-به خودشناسی برسید و در علوم قرآنی و اهل بیت تحقیق کنید.3-درویش نشید و سر به بیابون نزارید برای کسب معرفت که باید در جمع بود و قدم در راه الهی گذاشت.
در مورد شکستن سر ابراهیم خلیل الله هم اگر درک نکردید مثال دیگری بزنم.کائنات بر پایه اهل بیت بنا شده اونجایی که آدم و هابیل اسم 5تن رو در آسمان میبینند و نوح موقع طوفان به دعای اهل بیت متوسل میشه و سند و مدرکش در کشتی نوح پیدا شده که اسم 5تن حک شده بر لوحی در کشتی نوح.اینها با عقل زمینی میخونه؟به اهل بیت توسل کنید ان شاء الله جواب میگیرید.ممکنه مثل من سالها طول بکشه جواب بگیرید ولی خسته نشید.به قول مرحوم علامه قاضی اگر 40 سال طول بکشه هم چیزی رو از دست ندادید چون چیزی بدست میارید که دیگه دل کندن ازش محاله.
شاید روزی کتیبی در بحث عرفان و علوم الهی چاپ کنم اگر عمری باشه.در ضمن مراقب باشید گرفتار عرفان شیطانی نشوید که گمراه خواهید شد برای همین گفتم که از راه اهل بیت وارد این جرگه بشید نه ریاضت و درویش مسلکی و صوفیگری و ....که همه باطل هستند.یه بیت شعر هم از خودم میگم و والسلام:
علرفان در نظر عرف نه یک درویشند
که دراویش همه باطلن و در کیشند
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد